چند بار فقط برای بازی ببرش تو حموم با لباس ز ی ر بعد ک بازی کرد حمومش نده بیاد بیرون
بچه من تپش قلب میگرفت انقدرمیترسید
بیشنر از اب ریختن رو صورت که باعث حس خفگی میشه میترسن
یه بار بهش گفتم هرکارتوبگی میکنم هرجورتوبگی میشورم قبول کردبیاد
باراول فقط بدنشو لیف ردم و دست و پاشو شستم و امد بیرون
برای دفعه بعد حسش بهترشد یاددش دادم سرش رو بالا بگیره
که اب رو صورتش نریزه الان خودش میگه بریم حموم
برعکس بچه های منن،گریه میکنن که ما رو ببر حموم ،ببین چقدر کثیف شدیم،دیگه با گریه باز باید بیارم بیرون
رنگ ببر تو حموم بر چسب خوشگل بخر بزن به دیوارهای حموم اسباب بازی مورد علاقه رو بزار ببره با خودش دختر منم همینجور بود یکسالیش با عمه عفریته اش رفت حموم نمیدونم با دخترم چیکار کرد که تا پنج سالگیش میترسید اینقدر باهاش بازی کردم الان خودش هروز حمومه
همین که داخل حموم رفتید سوره ی حمد ، توحید، ناس، آیه الکرسی و هر کدوم که میتونید رو بخونید
برای بچه هم اسباب بازی مخصوص حموم براش ببرید، مثل اردک و...
تو حموم براش شعری چیزی بخونید و باهاش آب بازی کنید
