بابام اومده بود دنبالم مدرسه منو ببره خونه بعد تو راه خونه بودیم ک تو خیابون سگ دیدیم بابام برای شوخی بوق زد که یهو سگه دوید سمت ماشین و هاپ هاپ میکرد با صدای بلند منم از اونجایی که فوبیای سگ دارم جیغ زدم بابام باهام قهر کرد بهم کلی فحش داد💔😭
اخه دست من نیست خب فوبیای سگ دارم پنیک میزنم اون لحظه اصلا نفهمیدم چیشد فقط بی اراده ترسیدم و جیغ زدم
تقصیر من بود؟؟😭
لایق این همه فحش بودم؟💔😭
شیشه ماشین هم تا نصفه باز بود ترسیدم سگ بیاد تو ماشین