من ۱۵ سالم که بود از راه دور با ی پسری به اسم فریبرز رل زدم رفتم تو رابطه گیره از من یسال بزرگتر بود
خیلیییی زشت بود وحشتناک زشت بود ولی هیکل داشت قد هم داشت
ی برادر کوچیکتر داشت و ترک تبریز بود اما شیراز زندگی میکرد بخاطر کار باباش
خیلیییی پولدار بودن بچه مایه بود باباش الماس شرکت حسابداری داشت یعنی شرکت خفن داشت اصلا عالی بود وضع مالیش
ی مدت میوه فروشی کار میکرد ولی بعدا بوتیک زد
رشتش با من یکی بود گفت بیا کمکت کنم مشکل داشتی و خودش عالی بود درسش همه نمره ها بالا
با باباشم اون تایم قهر بود چون داشت به مامانش خیانت میکرد
خیلی هات بود کار بلد بود لاشیییی 😂😂😂🤦🏼♀️
خیلی عاشقم بود اصلا ولم نمیکرد چند بار ریدم بهش باهام دعوا کردم بازم میومد بعد چند وقت پیام میداد بهم
یبار دعوا کرده بودیم عذر خواهی کرد و گفت چیزی گفتم که ناراحت شدی و اینا؟
کلی سراغ بابامو گرفت خیلی ناراحت شد
ولی ازش متنفر بودم حالم ازش بهم میخورد عنتر
کار خوبی کردم دکمشو زدم؟😂