من دیشب رفتم خونه مادرشوهرم محل سگنمیدادن مخصوصا پدرشوهرم
اماااا دامادشون میمیرن براااش بخداا اگه بگم از شوهرم بیشتر دوسش دارن دروغ نگفتم
مادرشوهرم براش میوه پوست میگیره
چایی پیاره جلوش اونم هی سرش تو گوشیشه ب تخمشم نیست این تکجهات مادرشوهرم
پدرشوهرم رفت تشک خریده براش ک تو ماشیم اذیت نشه
بخدا ی هفته اونجا بودم هرچقدر ب من بی محبتی کردن محبتشون برا دامادشون بود
خیلی دوس دارم ب شوهرم بگم این مادرت ک براش میمیری این پدرت ک حرف تو حرفش نمیاری ببین چقدر برا دامادشون مردن