2777
2789
عنوان

دوستانی که تایپک ماورا اطبیعه و از این حرفا میزنین بیاین

| مشاهده متن کامل بحث + 698 بازدید | 94 پست

بیاین چندتا جوک بگیم یادمون بره

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
ممن دیگه تهش بودم😂😂😂نمیدونستم بحث اینه فکر میکردم آرامش بخشه مثلا انرزی میدهفرض کن برنامهه یه فرک ...

با استاد خیلیا انجام میدن باز یچیزایی میاد سراغشون 

خدا بهت رحم کرده زود فهمیدی🌹

خواهر منم داشت انجام میداد من خبر نداشتم از همون روز اولش... تا بهم گفت گفتم بزار کنار بچسب به تقویت خودت که برتری و اینا😑

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

نترس دختر😂😂😂بگیر بخواب چیزی نیییستیه صلواتی چیزی بفرست من خودم این مدت اینقدر ترس ورم داشته پنج ت ...

آخه چرا یهو اینکارو کرد عجیب بود

تو خواب زیاد حرف میزنه ولی اینکارو نکرده بود تاحالا قشنگ پاشد نشست

اانقد گفتین منم دارن میترسم دوباره😂

میدونی چرا پنگوئنا سواد ندارن؟

چون هنش برف میاد مدارسشون تعطیله

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
با استاد خیلیا انجام میدن باز یچیزایی میاد سراغشون خدا بهت رحم کرده زود فهمیدی🌹خواهر منم داشت انجام ...

آره خیلی وحشتناک بود

من یدفعه افت تحصیلی شدید کردم 

از لحاظ جسمی نابود شدم قشنگ

فرض کن از اول مهر من انجام دادم

کل راهو رفته بودم قشنگ چاکراهامم بهم ریخته بود

خداروشکررر واقعا نمیذاشتن من پیگیر شم 

Don't regret having a good heart All good things come back and multipy🌱🌙

میدونید پرتغالا مدارکشونو کجا میذارن؟

تو کیف تامسونت

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
آخه چرا یهو اینکارو کرد عجیب بودتو خواب زیاد حرف میزنه ولی اینکارو نکرده بود تاحالا قشنگ پاشد نشست

کلا بعضیا مدلشونه تو خواب حرف میزنن راه میرن

گفتم که بهش فکر نکنین نکه بترسین چیزی نیست

Don't regret having a good heart All good things come back and multipy🌱🌙

شمام بگید

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
آره خیلی وحشتناک بودمن یدفعه افت تحصیلی شدید کردم از لحاظ جسمی نابود شدم قشنگفرض کن از اول مهر من ان ...

انشالله که از این به بعدش موفق تر باشی و هر چی فرکانس بالا و عالیه بیاد سراغت 🌹🍃

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز