2777
2789

بددم میادد دارم روانی میشم از این فکرا همش ترس دارم که خدای نکرده اتفاقی بیوفته یکماه پیش نشسته بودیم شاد و خرم کنار هم پسرخالم زنگ زد مادرم خبر فوت پدربزرگمو داد از اون موقعه تا الان ترس از دست دادن پدرمو دارم و فکرای بد میاد تو ذهنم چکار کنم ذهنم خالی بشه

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ببین به این فک کن که حتی اگه اتفاقی ام زبونم لال بیفته 

بازم نمیتونی کاری کنی

دست خداس

فکر تو به هیچ دردی نمیخوره 

با فکر کردن فقط خودت و آزار میدی 

هم مرگ واقعا جیز بدی نیس چون ناشناخته است اینطوری فک میکنی 

بالاخره هممون قراره بمیریم دیگه 

ببین به این فک کن که حتی اگه اتفاقی ام زبونم لال بیفته بازم نمیتونی کاری کنیدست خداسفکر تو به هیچ در ...

ببین حرفات درسته مرگ چیز بدی نیست درسته ولی با قلبمون چیکار کنیم قلب که نمیفهمه مرگ چیز خوبیه دوری از اون شخصی ک میره دلتنگی اینکه نداریش عذابه

وای خاک تو سرمنگووووچیکار کنم خو

فکرتو عوض کن من همیشه ترس از دست داشتن مادرمو داشتم و همیشه خودم رو تو مجلس ختم اون تصور می‌کردم واقعا فوت کرد ....دور از جان عزیزت ،ولی فکرتون رو عوض کنین ب شادی به جشن فکر کن

به این فکر کن که یه چیزایی هست که از قدرت تو خارجه و نمیتونی کنترل کنی ، اینجور موضوعات رو بهشون فکر نکن و به حال خودشون رها کن ، هر زمان مواجه شدی صبرش هم بهت داده میشه . هزاران ساله که بشر اینجوری زندگی میکنه .

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز