2777
2789
😂🤣دوستان کنجکاون من دیگه نمیگم دیشب کلی اذیت شدم🗿

آره نگو منم کلی اذیت شدم😂

سال ها به دنبال کسی میگردی تا تو را از خودت نجات بدهد و بعد ها خواهی فهمید آن نفر تنها خودت خواهی بود❤️‍🩹خوشحال میشم روح پدربزرگم رو به یک فاتحه دعوت کنید🙂✨

خیییلی حسودهشوهرم ماشین خریده بودرفتیم شیرینی بدیمیهو با یه آه گفت شیلا خانم ماشین مبارک همون سمتی ک ...

واااای....

فدای سرت.چشم بیوفته توی وسایل نه که توی تن و بدن آدم.

خداروشکر تنتون سلامت

پس ۴ قل زیاد بخون و فوت کن به خودت و اطرافت

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

دشمن داری عزیزم؟ی راه حل بهت میگم رد خور نداره۷ روز انجام بده موقع اذان ،فقط روز اول ک شرو میکنی قمر ...

واقعا؟

حتی اگه نمازخون نباشم خدا قبول میکنه؟

از کجا بفهمم قمر در عقربه؟

مثلا فردا میشه؟؟؟


دشمن خییییییلی دارم خییییییلی 

باهات مخالفم بعنوان کسی ک چندین سال تو این حیطه فعالیت دارمبجای فرار باید شخصیت قوی ساخت جوری ک اونق ...

خودتون که الان بااین کامنت حرف منو تایید کردید!!!


خودتونم عرض کردید باید شخصیت قوی ساخت!


پس انرژی تاثیر بسزایی داره


راستی دوست عزیز من یکی از اقوامم دعا نویس هستن اطلاعاتم در این باره زیاده🙏🏻

متاهل🧸

سفر در زمان مگه واقعیه چجوریه

اره عزیزم واقعیت داره، انقد آدم بودن با دلیل اومدن گفتن ما از گذشته یا آینده اومدیم

برو گوگل سرچ کن خیلی باحاله،حتی یکی دوربین آورده بود با خودش،یکی ساعت آورده بود،یکی از آینده اومده بود واکسن ایدز رو میدونست ولی تونست از دست پلیس‌ها و زندان و ازمایشگاهاشون فرارکنه

اره عزیزم واقعیت داره، انقد آدم بودن با دلیل اومدن گفتن ما از گذشته یا آینده اومدیمبرو گوگل سرچ کن خ ...

کاش میتونستم به صد سال پیش سفر کنم

و همونجا زندگی کنم

باز باران با ترانه   با گوهر های فراوان.  می خورد بر بام خانه  یادم آرد روز باران  گردش یک روز دیرین   خوب و شیرین   توی جنگل های گیلان   کودکی ده ساله بودم   نرم و نازک   چست و چابک   با دو پای کودکانه   می دویدم همچو آهو   می پریدم از سر جو   دور میگشتم ز خانه   می شنیدم از پرنده   از لب باد وزنده   داستان های نهانی   راز های زندگانی   برق چون شمشیر بران   پاره میکرد ابر ها را   تندر دیوانه غران   مشت میزد ابر ها را   جنگل از باد گریزان   چرخ ها میزد چو دریا   دانه های گرد باران   پهن میگشتند هرجا   بس گوارا بود باران   به چه زیبا بود باران   می شنیدم اندر این گوهر فشانی   رازهای جاودانی   بشنو از من کودک من   پیش چشم مرد فردا   زندگانی خواه تیره خواه روشن   هست زیبا   هست زیبا   هست زیبا
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز