هی دنبال حرفه بحثه و دعوا رو کش میده چرت ترین چیزا رو بزرگ میکنه یجوری با چاپلوسی و زبون بازی میگه جلو خانوادم منو مقصر درمیاره دلم برا مظلومیت خودم میسوزه حس میکنم دارم دیوونه میشم
اولا خیلی بیشتر بود الان کمتر شده ولی بازم هست هشت ماهه تو عقدم
سر هر بحث بحثای چرت گذشترو میاره جلو میگ بخدا نود درصد اون مقصره طاقت اینهمه تنشو ندارم هر دوهفته یبار یچی درست میکنه دنبال یچی هس سر هر اتفاقی تو این هشت ماه مثلا عروسی دعوت بودیم شب یلدا خودم خواستیم بریم شمال روز و شب قبلش یه بحثی راه میندازه منطقی نیس گارد میگیره طاقت اینهمه تنشو ندارم
میخوام برم مشاوره تنها ببینم چی میگ