تینا تو اون مدتی که درگیری داشته با خودش و حالش بد بوده همه چیزایی ک بهش میگذشته تو دفتر خاطراتش مینوشته
و بهار بعد از مرگش این دفترو پیدا میکنه
تینا تو اون دفتر نوشته کع ایلیا اون شب میره بهش میگه مت دوست دارم این پسره رو ول کن من عاشقتم توام عاشقمی و بزور بهش تجاوز میکنه
و تینا نمیتونسته تحمل کنه که ب خواهرش خیانت کرده و کار خودشو تموم میکنه و تو صفحه های اخری که نوشته بوده فقط نوشته بوده بهار منو ببخش بهار منو ببخش
تینای دوم یعنی بچه ی بهار بیشتر عاشق اسم خودش میشه
و از پدرش فاصله میگیره
سیاوش بعد از ۶ سال ازدواج میکنه
ایلیا کلا ازدواج نمیکنه و فقط با بچه هاش رفتو امد داشته