اینکه بهش فکر نکنم
فهمیدم طرف متاهله ولی باز دلم پیشش گیر بود البته من اونموقع مجرد بودم.
چهارسال همینطور ادامه دادم باورت میشه آخرای سال چهار فهمیدم متاهله
قلب درد گرفتم فقط گریه میکردم هیچ دارویی حالم رو خوب نمیکرد
آخرش گفتم یا فاطمه زهرا تورو به آبروت قسم میدم دستمو بگیر بکش بیرون
به یه هفته نکشید بیزار شدم حتی جواب تلفناشم ندادم