داییم انگلیس هست کارش خوبه اما بارها شده که میخواست بررده دایی بزرگم جلوش رو گرفت خیلی سختش بود اما چون کار و زندگیش خوب پیش میرفت برگشتنش ریسک داشت معلوم نبود اینجا کار ب خوبی اونجا گیرش بیاد الان ازدواج کرده دوتا بچه ها داره دیگه حرف برگشت نمیزنه ولی مشخصه خیلی راضی نیست
دختر عمه شوهرم هلنده ی بچه کوچولو دارن گله ای از اونجا نداره ولی هربار که زنگ میزنه کلی دعا میکنه ایران درست بشه بتونه سریعتر برگرده