بحث خاصی بینمون نبوده!!
ولی ازشون سرد شدم از اینکه هیچوقت در مقابل همسرم ازم حمایت نکردن،،
مادرم میدونه بدردبخور نیست،، میگه بچه دوم بیار که نکنه طلاق بگیرم
سر این مساعل یک ساله که خونشون نرفتم و سرد شدم ازشون،،،
،،، شب یلدا دعوت کردن،، ده بار زنگ زدن و برنداشتم،،،، و روز مادر و اینا هم نرفتم
الان شنیدم بیست روز یا یک ماه دیگه میخوان برن مکه
و من نمیدونم چیکار کنم
وقتی هزار بار زنگ زدن جواب ندادی الآنم هیچی
بهتره برین یه سر بزنین.. به هر حال مادر پدرن
این دیگه فرق میکنه برو اشتی کن بگو برات دعا کنن❤️
زنگ زدن اونم چنبار گوشی رو بر نداشتی؟غرورو بزار کنار گناه دارن
بدجور پشیمون میشی
صبر کن اگه زنگ زدن برو
اگه زنگ زدن حلالیت بگیرن جواب بده.
البته خودتو بیکس نکن بخصوص که با شوهرت مشکل داری. ولی اگه رفتی دیگه از شوهرت چیزی نگو چون فایده نداره ،گاهی لازمه صورت رو با سیلی سرخ نگه داشت حتی پیش نزدیکترین ادمای زندگیت.
اگه زنگ زدن جواب بده
و یه سر برو ببینشون برگرد
برو‌ارزش نداره
به نظرم برو . خوب نیس کش بدی. راستش این جور قهر ماندن ها عاقبت خوبی نداره . آدم تو شرایطی گیر میکنه که نه می تونه بره نه نره. الان که اتفاق خوب و مبارکه برو
نری خدای نکرده یه روز اتفاق بد بیافته هم نمی تونی بری و عذاب وجدان میگیری
حالا قبلش که قطع رابطه نبودم و بی کس نبودم مگه چیکار برام کردن؟؟؟؟
والا من از اولش بی کس بودم!
مشکل با شوهرم خیلی بزرگتر از ایناس،،،،
ده ساله تمام صورتم رو با سیلی سرخ کردم،،،، استرس و اعصاب و بدن خودم رو داغون کردم اینقد ریختم تو خودم!!! قلبم داعم درد میکنخ
ده سال تمام نرفتم قهر و از ناراحتیم باخبر بشن
بعد ده سال دیگه گفتم به گلوم رسیده،،، گفتم جهنم هرکس میخواد بفهمه بفهمه
چرا بریزم تو خودم!!
