بنظرتون چیکار کنم شوهرم میگه‌من اصلا راضی نیستم خواهرت بیاد اینجا مهمونی نامزدیشو بگیره خواهرمم خونه خودشون و مامانم خیلی کوچیکه ساید در حد یه میوه و شیرینی و چای خوردن باشه اگه بگم به خواهرم دیگه اسممو نمیتذه و همه ی مراسماش دعوتم نمیکنه دیگه دلمم براش میسوزه چن ماهه مامانم گردن اون خواهرمه پدری هم نداریم بهش تکیه کنیم شوهرمم از یه احاظ حق داره میگه اونا وقتی که تو بهشون خیای احتیاج داشتی نبودن راستم میگن بارها با خواهرای دیگم جم شدن منو تنها گذاشتن خیلی وقتا ناراحتم کردن بچمو ناراحت کردن خونه من از همشون بزرگتره و خواهرم الان میگه من دوس دارم خونه شما باشه نامزدیم از صبح ده بار پیاممو نوشتم پاک کردم دلمم نمیاد دلشو بشکنم چیکار کنم 🥺🥺😔کاش بدی ادمارو فراموش نمیکردم شوهرم راس میگه این خواهرم کلا خیلی پر تنش و استرسی هستش میاد ارامش خودمو خونوادمو کلا میگیره شوهرمم باهاش لجه میگه میبینمش فشارم بالا میره فقط واسه این خواهرم اینجوریه
همینکه دودلی و می‌نویسی و پاک میکنی یعنی داری اشتباه میکنی که میخوای بگی اینجا نگیر مهمونی رو
نمیدونم من بودم شوهرمو یه جور راضی میکردم
البته هر مشکلی با خواهرات داری نذار شوهرت بفهمه
شاید طبق معمول شوهرت نذاشته تا تو رو هم با خودشون ببرن
حالا همه بدیهارو بیخیال خواهرته
خونت ببخشید خراب نمیشه یه شب یا روزه دیگه ب شوهرتم بگو حالا یبار رو انداخته بیخیال خودم همه چیو میدونم
بنظر من کوتاه بیایین بگیر ولی حدو بیشتر کنترل کن
نگو شوهرم دوست نداره یه بهانه دیگه بیار
به نظرم با احترام بهش بگو
شوهرت صاحب خونس و حق داره
خوب تالار بگیره
جشن نامزدیه یا بله برونه؟
به هر حال درست نیست آدم مراسمشو جای دیگه بندازه
اما اسی شوهرت واسه خانواده ی خودشم اینقدر کینه ایه؟
حالا نمیمیری که چن ساعته دیگه خوبه ازت پول نخواسته چن ساعت هست میرن حالا واسه یاد گلایه و منو تنها گذاشتن افتادی مگه خواهرا با هم از این حرفا دارن
وای چه شرایط سختی
وا مگه اون خونه فقط واسه شوهر شماس شما هیچ حقی نداری؟ هر چقدرم با خواهرت از این مسائل حاشیه ای داشته باشی خوب نیست واسه جشنش اینجوری دلشو بشکونی هر چیزی جایی داره رفتار بدشو جای دیگه هم میتونی تلافی کنی الان وقتش نیست
من باشم میگم شوهرم راضی نیست و گفت تو حرمتشو نگه نداشتی منم موندم بین شمادوتا کاشکی تو اخلاقت بهتر بود . اگر میخوای بیا باشوهرم صحبت کن من خیلی حرف زدم دعوام کرد بدجور
قبلش باید ب خواهرت میگفتی باید با شوهرم مشورت کنم و بعد بهت میگم و بعد حقیقت رو بگو بگو همسرت راضی نیست
همین یبارو بهش کمک کنید ، نامزدیش مهمه پای ابروی خودتون هم وسطه ، اگه فردا پسفردا برای مراسمی دعوتتون نکرد شوهرت جلوی باجناقش کوچیک میشه ولی اگه الان اینکارو انجام بدید خودت و شوهرت به چشم میاید.