2777
2789

من خودم لحظه ای که رفتم کما و رفتم تو یک باغ خیلی بزرگ زیر پام رود عسل بود فرشته ها تو تخت سنگ نشسته بودن درخت های خیلی بزرگ وجود داشت که روشون میوه پرتقال بود و نسیم خنکی میومد خودم یه لباس سفید بلند پوشیده بودم اون لحظه آرامشی داشتم که با هیچ چیز تو دنیا حاظر نیستم عوض کنم یادمه بهوش اومدم ناراحت بودم از اینکه چرا از اونجا درومدم 

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

منم وقتی مردم شیرینی اون خواب برام بهترین اتفاق بود

امیدوارم بخاطر ترس از تنهایی  تن به هر رابطه ای ندی🌻امیدوارم بخاطر فرار از خانواده تن به هر ازدواجی ندی🌻امیدوارم برای خوب شدن زندگیت تن به مادر شدن ندی🌻 امیدوارم برای خوب شدن موقت حالت تن به هر نیکوتینی ندی🌻

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

عکس و خاطره

mania332 | 27 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز