بگم که تو رابطه نیستم یه دیت رفتیم که چیزی از هم نفهمیدیم امروز صبح زنگ زد که بریم کافه منم گفتم اوکی بعد گفت که پس تو بیا دنبال من گفتم چشمممم بعد تو کافه خیلی مسخره و ساختگی شروع کرد پیامکی بازی و اینکه دوستم فلان جا برام یه بسته از ترکیه اورده الان باید برم بگیرم
منم گفتم باشه بشین بعد دو تایی میریم گفت نه گفتم تو بمون من میرم گفت سوییچ بده من میرم
من سوییچ ماشینم به جونم وصله گفتم نه
گفت خربازی در نیار بده🙄
گفتمنمیشه🙂
دیگه به لج افتاد
بعدم اسنپ گرفت و رفت
آخرم گفت خیلی گدایی بدبخت😐