11 مرداد امسال بود ساعت 4 عصر
خواهرم اگه یه بدی بهم بکنه مامانم چشم پوشس میکنه میگه خجالت بکش تو بزرگتری باید ببخشی و هیچی بهش نمیگه
ولی اگه همون کارو با خواهرم بکنم تا یک هفته نفرینم میکنه ابرومو تو ساختمون میبره کتکم میزنه با بابام
از بچگی دیوار من همیشه کوتاه تر بوده
یکبار تو همون تاریخ جلو خواهرم وایستادم تا از حقم دفاع کنم یک ربع تمام بابا و مامانم داشتن کتکم میزدن موهامو میگرفتن میکشیدن ازین سر تا اونسر خونه همجام کبود بود از دماغم داشت خون میومد بعدشم عین سگ منو انداختن تو تراس
از همون تاریخ تا الان هرشب کابوس میبینم یکی داره خفه ام میکنه یکی داره دنبالم میاد بکشتم کلا در روز بیشتز از 3 ساعت نمیخوابم
الان که به خودم نگاه میکنم بدجور کینه ای شدم وجودم پر نفرت شده هر لحظه دنبال انتقامم ولی میدونم برای انتقام گرفتن دو تا قبر باید کند اولیش مال خود ادمه