سلام
دیشب نامزدم شام مهمون بود خونمون بابام سرما خورده بود اصلا حال نداشت خیلی سرفه میکرد گفت که برم واسه خودم شربت بگیرم نامزدمم نشسته بود نگاه میکرد یه کلمه نگفت شما چرا برین تو این سرما حال ندارین حالا نمیرفت حداقل تعارف میکرد بیچاره بابام با اون حالش خودش رفت
خیلی بدم اومد از این رفتارش منم تک فرزندم کس دیگه هم تو خونه نبود که اون بره
مامان و بابام همیشه کلی بهش محبت میکنن این بیشعورم همش توقع داره ولی خودش رفتارش اینه
واقعا حالم به هم میخوره از هر چی ازدواجه همش طلبکارن ازمون