وای اسی واقعا متاسفم برای تجربه ی بدی که داشتی من بی نهایت میترسم تو‌مجردی سر نترس داشتم به خاطر کارم افتاب طلوع نکرده میزدم بیرون تاکسی نبود سوار هر ماشینی میشدم و واقعا خدا بهم رحم کرد. حالا اون شبی اشغالارو بردم بیرون یه موتوری حس کردم خیلی اروم پشت سرم میاد تا خونمون شاید صد متر نبود ولی قلبم تو دهنم بود تند تند راه میرفتم گفتم سمتم بیاد لگد میزنم با موتورش پرت شه اگه باز اومد یه کلید فقط همرام بود گفتم کلیدو تو صورتش میچرخونم چشش در بیاد دوباره گفتم چشش چیزی نشه شکایت کنه تو لپش بچرخونم رسیدم خونه از توهم خودم خندم گرفته بود خدا برا کسی نخواد خیلی بده
یاد قضیه مرده افتادم که قالیشو شسته بوده و آویزون کرده بود و برای اینکه نیفته روش سنگ و تابوک میذاره
دزد میاد قالی رو ببره سنگ میخوره تو سرش و میمیره
الان صاحب قالی 7 ساله زندانه
یعنی توی این تاپیک قشنگ بلوف زن ها رو میشه شناخت
منی که پدرم و برادرم و شوهرهای خواهرام نظامی هستن و می‌دونم چه قید و بندهایی دارن
زشتع😁😁
ضایع بلوف نزنین
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز