همین یکشنبه اونجا بودیم که اونجا هم دعوا کردم با شوهرم یعنی شوهرم صداشو برد بالا سر اینکه به دختر برادرش گفتم تو گالری گوشی نگرد چون شخصیه
سری پیش هم فیلم ویلا و استخرمون رو دیده بود منو با لباس زیر
منم به این شوهرم گفتم نذار گفت باشه
اون شب هم دیدم داره قشنگ می گرده حتی گالری هم سطل زباله گالری
دختر ه هم بزرگه ۲۶سالشه
بعد گفت که گوشی رو بده ببرم یه روز منم گفتم شخصیه
شوهرم هم داد و هوار که به خودم مربوطه
البته اون دختر و مادرش رفتن اون طرف که این شوهرم این حرف و زد
دیشب هم گفت از مادرش خجالت نکشیدی گفتی شخصیه
گفتم چرا من باید خجالت بکشم اون باید خجالت بکشه با این تربیت نادرستش
بعد حالا دخترم گیر داده بریم خونه مامان جون
حوصله قیافه اونا رو ندارم صد در صد هم الان دختره خر کیف شده و مادرش می خواد قهر کنه با برادرشوهرم که مهم هم نیست