شهرما رسم جهازنداشت ولی شهر همسرم داشتن وگرفتم البته 3تیکه باخودش بود یخچال وتی وی لباسشویی
باز جهیزیه که خوبه
ما برا داداشم رفتیم خواستگاری دوست دخترش، همون کاری گفتن باید سه دنگ خونه بزنین به نام دخترمون
مام گفتیم اخه خونه ای که نداره چجوری سه دنگشو بزنیم به نامش و قبول نکردیم
ولی داداش من الاغه میدونم خر میشه
روزی که اومدن خاستگاری من پدرم گفت چند تاتیکه وسایل بزرگ رو با وسایل ریز رو برا دخترم گرفتم فقط سرویس خواب و لباسشویی و مبلمان و میز تلویزیون و فرش مونده
که اونو شما زحمتش بکشین گذشت و ما عروسی کردیم و رفتیم چند ماه خونه مادرشوهر خبری از این وسایل نشد
می‌خواستیم بریم تو خونه خودمون که نه فرش داشتیم نه مبل نه میز تی وی
خودمون خریدیم
چیزی از وسایل کمکمون نکردن قوم و خویش هم پشت سرم گفتن چیزی نداشته
در صورتی که قرار شد چند تا تیکه بزرگو اونا بخرن ولی نخریدن
برای ما که جلسه ای که حرف مهریه و اینا شد حرفشو زدیم که پسر هم کالایی تقبل کنه یا نه؟ ما رسم داریم ۳ یا ۴ تیکه بزرگ رو داماد تهیه کنه. مثلا برای من تلوزیون و لباسشویی و یخچال بود. اما دختر عموم علاوه بر اینا کل سرویس چوبشم انداخت گردن داماد.
ولی مادرشوهرم تا اون موقع کلامی حرف نزد که ۴تا عروس دیگه چیزی اوردن یا نه. بعدشم حرفش شد گفت بچه ها قراره زندگی کنن هرچی خودشون تصمیم گرفتن.
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
27 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
28 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز