ابروم رفت از خجالتم تو اتاق حبس کردم خودمو
ب داداشم ک کلاس سوم گفتم نمک بیار بهش ۱۰۰ تومن پول دادم بیار نیاوورد گفتم بیار نیاوورد بلند شدم خودم بیارم بعد پول از دستش کشیدم داداشم گفت عه بعد پدرم بلند شد انقد زدتم با پا لگد با دست کتک از خجالتم دوویدم اتاق هیچکدومشونم هیچی نگفتن فقط مامانم گفت بیا نرفتم انقد بد زد دستم نمیتونم تکون بدم
جلو نامزدم اب شدم الان کلی فکر میکنه اونم ب خودش اجازه میده فردا روزی بزنه بی احترامی کنه کلی فشای بد داد