امشب با مامانم رفته بودیم خونه پدرشوهرم.. بابام همیشه قهوه خونه میشینه برگشتی تا رسیدیم ب قهوه خونه ب شوهرم گفتم نگه دار بابا رو سوار کنیم نگه نداشت رد شد گفتم چرا نگه نداشتی گفت ۱۰بار گفتم قبلش بهش زنگ بزنید.(چون چندباری همسرم نگه داشت و بابام گفته بود نمیام و دارم بازی میکنم تو برو) خیلی ناراحت شدم😔😔 دلم واقعا ب درد اومده. خونه هم شوهرم با بابام خیلی عادی رفتار کرد انگار اتفاقی نیوفتادن. ولی من همچنان دارم گریع میکنم و میشنوه ولی بدون حرف زدن خوابید😭
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره
خدا پدرتو واست حفظ کنه ولی خوب عزیز دارید میگید پدرم یکی دوبار گفته برو دارم بازی میکنم، ببین مردا زیاد خوششون نمیاد معطل بشن یا ی کاری واسشون بشه وظیفه ،والا همسر خودمم همینطوره، خودش همیشه تو اولویته ،بعدم چرا به خودت و شوهرت تلخ میکنی زندگیو عزیزم ،پاشو برو صورتت آب بزن ،ی لیوان آب بخور ،هیچی هم نگو به شوهرت ،اصلا وابدا ،راحت بخواب ،مهم آرامش خودته در وهله اول و بعد همسرت که داری باهاش زندگی میکنی عزیزم
پس بیخیال دیگه من باید بسوزم که شوهرم حتی خانواده خودسو به خود ما ترجیح میده ولی باورکن من خانواده اونو مثل خانواده خودم دونستم تاحالا همه کارکردم براشون خرم دیگه خر