با خوندن تاپیکتون ی لحظه رفتم 13م مهرماه . دلم مچاله شد . مامان بزرگم حالم بد بود و دکترا گفته بودن فقط چن ساعت وقت داره میدونی با اون حال بدمون داشتیم خونهشو مرتب میکردیم دلم اون لحظه داشت تیک تیکه میشد چقد بعضی حسا بعده زخمش همیشه بازه .
امیدوارم حال شوهذخالتون بهتر شه و سالمو سلامت برکرده خونتون .