2777
2789
عنوان

قصه تلخ من قسمت اول

215 بازدید | 2 پست

وقتی 15 سالم بود دیدم پسر همسایمون که فامیل دورمون هم میشه همش دورو برم هست میرفتم مدرسه جلو مدرسم بود برمیگشتم جلو مدرسم بود از دوستم که با دوستش دوست بود پیام میفرستاد که عاشقمه و میخواد باهام حرف بزنه اوایل به هیچ عنوان قبول نمیکردم چون ازش نفرت داشتم ی روز که تو خونه تنها بودم تلفن خونمون زنگ خورد(من گوشی نداشتم هنوز و این داستان ماله سال ۸۴ هست )و دوستم بود باهاش حرف زدم گفت تنهایی گفتم اره گفت زود قطع کن که بعد دیدم دوباره تلفن زنگ خورد برداشتم دیدم همون پسرت گفت میشه با من صحبت کنی گفتم من ازت متنفرم و گوشی رو از برق کشیدم بیرون فرداش که رفتم مدرسه...


من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  4 ساعت پیش
توسط   domino18  |  3 ساعت پیش