به قبلا خودم فکر میکنم. اینکه سر همه ی پسرایی ک تو زندگییم بودن خودمو کشتم ک خدایا منو ب این برسون. نرسونی میمیرم . خیلی عاشقم.
این ب من دست زده
این منو بغل کرده
این یکی لپمو کشیده
این یکی برام خرج کرده
این خوشگله
این پولداره
خدایا براش میجنگم
خدایا توبه میکنم نمازم اول وقت میخونم
خدایا فلان و بهمان...
و الان ک گذشته ازش، میبینم ک واقعا خدا بهترشو برام میخواسته.
و اصلا نباید خودمو برا کسی بکشم. دوست داشته شدن خیلی لذت بخش تره:)))
تا اینکه تو عشق یکی دیگه ذره ذره آب شی.
تازه اونام همه دنبال دختر بازیا و کردنو پولو.. اینجورر چیزان . و لایق این احساسات نبودن.
و خداروشکر میکنم که خیلی ب حرفم گوش نداد😂بهم صبر و قدرتشو داد ک قوی باشم