وقتی براولین بارریمل زدم۹سال یا۱۰سالم بودعروسی دخترعموم بودودخترعمم که داشت خودشوارایش میکردگفت بیایه ریمل هم بتوبزنم ولی به مامانت نگی من زدم.مژهام خیلی بلندوفرشده بودوخودمم تاحدمرگ خرذوق بودم وحسابی حس میکردم چشام خوشکل شده ممکنه بامژهام پروازکنم🤣🤣🤣بعداین ریمل خاک برسرضداب نبودوقتی صورتموشستم همش دورچشمم پخش شدوسیاه شد وچندتاعکسم بااون قیافه توالبوم دخترعموم دارم🤣بماندکه بعدش مامانم نزدیک بودمنوبخوره🤣یادش بخیرر
با مامانم توی تالار داشتیم راه میرفتیم کفشش بد بود یکهو خورد زمین ، اخر مجلسم بارون اومده بود شانس من زمین گل اومدم خداحافظی کنم با زانو و دست رفتم تو گل 🤣 هنوزم نفهمیدم چی شد که اوتجوری شد😂 وای
عکسموکه الان میبینم باورکن یجوری خودموگرفتم انگارخرم سلطانم🤣🤣بیخبرازاینکه شبیه جادوگرسفیدبرفی شدم باون دورچشم سیاه😆😆
یادش بخییرمنودخترعموم به قول خانمای اون دوران خیلی بی حیابودیم.همش دنبال ارایش وحرفای بزرگونه بودیم.زن عموم میگفت هروقت بشه این دوتارومونوسیاه میکنه😂
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز