همسرم ایران نیست
لطفا نپرسید کدوم کشور
ما عقد هستیم
تمام این سالهایی که اونجا بوده نتونسته پس انداز کنه
الان هم تکلیفش با خودش مشخص نیست
یک روز میگه برمی‌گردم ایران
یک روز میگه همینجا می مونم
یک روز میگه میرم یک کشور بهتر
خیلی اعصابم از این شرایط بهم ریخته
حس می کنم این هنوز میخواد آزمون خطا کنه
حس می کنم زندگیم رو هواست
چرا نمیتونه ی تصمیم روشن بگیره
عربه؟
چه سخته موقعیتت
بنظرم جدا شید هرکی بره سراغ کار خودش عقد زمانی معنی داره که کنار هم باشید
چند سالتونه هردو؟
تو برو اونجا
وای زن و شوهر جدا
من که تحمل ندارم
این چه زندگی ایه؟ چطور قبول کردی همسرت تنهایی بره یه کشور دیگه؟
دوسپسره؟
خودت ببین بهترین راه چیه
بهش پیشنهاد بده و کمکش کن
شاید راه حل خوبی گذاشتی براش و اکی بشه
چجوری میتونی دوریشو تحمل کنی
