وقتی ب عشقم رسبدم وقتی پست منو گذاشت تو دست عشقم همون لحظه از پیشم پر کشید و رفت عقد کردم نبود عروسی کردم نبود جهاز خریدم خونمو چیدم نبود هی کیرفتم التماسش میکردم میگفتم مامان توروخدا من بلد نیستم پاشو اما بیدار نشد اما الان نزدیک زایمانمه خیلی ترسیدم کارام مونده مامان ب خدا الان دیگه از پسش بر نمیام خیلی میترسم مامان چرا هیچی دلتو ب رحم نمیاره مامان من چجوری بچه داری کنم مگه همیشه نمیگفتی من دست پاچلفتی ام مگه نمیگفتی بااین اخلاقت هیچکس باهات زندگی نمیکنه خب پس چرا ولم کردی مامان مگه عاشق نوزاد و بچه نبودی خب بیا دیگه چرا من بااین وضعم هی باید بیام دم خونت مگه نمیبینی چقدر سختمه
خدا رحتمشون کنه
الهی عزیزم
خدا به دلت صبر بده
الهی گلم هیچی نمیتونم بگم جز اینکه خدا بهت صبر و آرامش بده
مادرشوهرم خودم ۳ ماه پیش از پیشمون رفت درحالی که خواهر شوهرم ۶ ماهه باردار بود و الان دیگه نزدیکای زایمانشه 🙂
الهی بمیرم واست
وای عزیزم گریم گرفت خدا رحمتشون کنه 🥲🥲
خیلی سخته زن داداش منم ۸سالگی مادرشو از دست داد خیلی سخت بود نزدیک زایمان غمگین بود اما چاره چی هست خدا رحمتش کنه جایگاهش بهشت باشه به نی نی فکر کن
خدارحمت کنه مادرتون رو
هشت ساله بابا ندارم امروز ی دل سیر گریه کردم وگفتم دلتنگتم چقدرسخته نبود پدرومادر
بابام تابود هر روز بهم زنگ میزد اماهشت ساله بی خبرم ازش وهر روز که می‌گذرد دلتنگتر
خدا صبرت بده گلم خواهر نداری؟با هرکی راحتی بزار اون بیاد باهات و کمکت کنه
عزیزم🌺🌺😭😭
مامان خدابیامرزت چند سالش بود که فوت کرد؟مریض بود؟
خواهر یا خاله نداری بیان پیشت؟
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
26 ثانیه پیش
41 ثانیه پیش
42 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز