بعضی از فروشنده ها مریض و عقده این
چند سال پیش با شوهرم رفتم خرید سرقیمت با شوهرم گفت و گو می کردیم
شوهرم میگفت گرونه رو بردار من می گفتم قیمت مناسب و...
یهو فروشنده به شوهرم گفت آقا چه مادر قانع ای دارید
کاملا معلوم بود عقده ایه
حالا من اونقدر سنم زیاد نمیزنه که مثلا مادر شوهرم به چشم بیام
شوهرم همونجا توپید بهش که به شما ربطی نداره ایشون چ نسبتی با من داره
مادر همسر یا خواهر شما سرتون تو کار خودتون باشه و در مورد دیگران نظر ندید
ولی حال خودم تا مدت ها خراب بود. هرگز هم فراموش نمیکنم
کاش مردم بدونن یه حرف چقدر میتونه رو روح طرف تأثیر بزاره