ما چند روز پیش مهمونی بودیم من اونجا ازش قول گرفتم ک برگشتنی بریم خرید .حتی تو راه هم گفتم فلان چیزارم باید بخریم گفت اوکی
بعد تا رسیدم نزدیک خونه گفتم کجا میری پس ؟ گفت خونه دیگه😐
گفتم اها اوکی
گفت خستم ی روز دیگه میریم
و الان سه روزه قهریم..من اصلا حرفم این نیست ک چرا نرقتیم حرفم اینه ک چراااا تو راه ب من نگفتی نمیریم من تا خوده خونه دلمو صابون زدم و خوشال بودم ک میریم خرید😐
اونم میگه قهرت احمقانست و بچگانست
واقعا الکیه بنظرتون؟ ایا من کصخلم یا حق داشتم؟