خیلی عذاب وجدان دارم واقعا ازم ناراحته
کم حرف شده
حقش نبود
دوست داشته اول زندگی یکم برم اون محل که اصلا ببینه چقد دوسش دارم 😔
شاید میخواسته ببینه گذشت من چقدره بخاطرش و اصلا شاید ده سال بعد خودش میومد محل ما
خودش و خانوادش جز خوبی هیچکاری درحقم نکردن مادرشوهرمم که بخدا خدامه خیلی خیلی زن مهربون و باشخصیت و بافرهنگیه فوق العاده پسر نجیب و خانواده داری هست حقش نبود 😔
چکار کنم حتی روم نمیشه باز معذرت بخوام
از طرفی هم مطمئنم هنوز ناراحته فقط نمیخواد کشش بده