ایشون در حال جان دادن هستن اما خود جان کندن هم احتیاج به یه مقدار انرژی داره باید یه سرم بگیره مادر بزرگ من میگفت اینجور مواقع باید یه چیز مقوی داد مثلا آب جوجه تا بتونه جون بده البته نمیدونم تا چه حد درسته این موضوع
موافقم. آدم نباید بگه فلانی داره میمیره پس ولش کنیم بمیره. باید تلاش کرد که بعد وجدان گریبان نگیره. اگه این پیرزن قسمتش مرگ باشه میمیره. ولی فرق داره بین اینکه ولش کنید تا بمیره یا اینکه کاری از دستتون برمیاد انجام بدید و نشه
عزیزم اکثرا تو این لحظات دکترا وقتی میبینن لحضات آخر عمر بیمار هست میگن ببریدش خونه.و زیاد نمیزارن بیمارستان بمونه .حالا دلیلش رو نمیدونم چرا شاید کمبود تخت هست . اون بیمار هم سرم نیاز نداره فقط باید با پنبه لبهاش رو نم کنن
ببین من اون موقع مدرسه ای بودم خیلی نمیذاشتن در جریان جزییات باشم ولی همچنین چیزی توی ذهنم هست که دم آخر مادربزرگ من توی جا افتاده بود و یک روز چیزی نخورد و نفس های صدا دار داشت بردنش بیمارستان و همونجا تموم کرد یعنی یکی دو ساعت توی بیمارستان بود و تموم کرد و از صحبت های بزرگترا میدونستم که توی بیمارستان خیلی تکون تکون می‌خورده ولی توی خونه من چیزی ندیدم به نظرم زنگ بزنی از اورژانس بپرسین بهتون میگن چه کاری براش بهتره شاید توی بیمارستان کاری کنن راحت تر جون بده شاید توی خونه نیاز باشه کاری بکنید کمتر زجر بکشه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
33 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز