خوب مثل هر زنو شوهری ،من با همسرم مشکل برخوردم
مرد من مرد خوبیه و اینقدر ویژگی های خوبی داره که طلاق مسخره ترین چیزه اما
عقد هستبم ،با همسرم دعوا شد و همسرم بهم فحش داد اینم بگم و ادم بددهن و بداخلاقی نبست این سری بخاطر فشار هایی روش بود قاطی کرد
و فقط دعوامون این بود ایشون میخان زمین بخرن خونه بسازن اونم زمین منطقه پایین شهر
من مخالفت کردم و گفتم خونه بخریم با پولمون خیلی بهتره بخاطر این تورم تا بخای خونه بسازی طول میکشه
اونم گفت اگر زن زندگی باشی قبول میکنی
خلاصه بگم
من اون لحظه خودمو نگه داشتم ضعف نداشته باشم
و فقط گفتم من بی کس و کار نبستم ادمی هم نبستم با داد و بیداد بترسم و دست و پامو گم کنم
ولی رفت ذیگه گریه و شذم و تخلیه مردم خودمو
نمبدونم چیکار کنم