بچه ها مادر شوهرم تو تاپیک قبلی ها توضیح دادم
بهم فحش داد بی خود و بی جهت من و شوهرم باهاش قهر بودیم نمیرفتیم خونشون
پدر شوهرم به شوهرم گفته بود زشته کدورت باشه بیاین خونمون شام شوهرم گفته بود امکان نداره بیایم
پدر شوهرم زنگ زد به من که شام میایم خونتون ساعت ۳ زنک زد
منم سوپ و قرمه و زرشک پلو گذاشتم با دسر
حسابی وسیله درست کردم مادر شوهرم اینا اومدن خیلی عادی داریم صحبت میکنیم انگار اتفاقی نیفتاده مادر شوهرم اصلا به روی خودش نمیاره منم دارم پذیرایی میکنم ازشون همه چی هم عالیه