یه نفر که هیج آشنایی به این که جز مادر همکلاسی پسرم هست آشنایی دیگه ای باهاش ندارم بجاش برای کمک به مدرسه کارای دو میلیون تومان پول دادم . بعد یه بار با حالت سرد گفت شماره کارت بهم بده برات بزنم منم حس کردم دستش هنوز تنگه گفتم باشه حالا . بار دوم هم پیام داد گفتم قابل نداشت فوری نوشت ممنون دیگه منم روم نشد همون موقع شماره کارت بفرستم . دیگه دوماه از اون موقع گذشته اصلا به روی خودش نمیاره
ولی متوجه شدم وضعش اونقدرا بد نیست . دیرور هماستوری تولد بچه اش را گذاشته بود کلی کیک و خوراکی و تزئینات روی میز تولد گذاشته بود . ولی موقع کمک به مدرسه توی گروه میگفت خیلی دستم خالیه بچه ام مریضه پول ندارم دکتر ببرم
پول کمک به مدرسه هم برای کلاس خود بچه هامون بود که هوشمند بشه خودمون درخواست داده بودیم و توافق کردیم همه پول بذارن مدرسه از ما نخواسته بود