پسر خواهرم چند سال پیش از مدرسه میومد خونه ی ما
چون مامانش کارمنده بعد مدرسه میومد خونه مامانم
از تو راه یه کاندوم پیدا کرده بود آورد خونه بدون اینکه ما بفهمیم کرده بود پر آب نشونمون داد میگفت بادکنک پیدا کردم
۸ یا ۹ سالش بود
یادم نمیره مامانم با چه سرعتی از دستش گرفت انداخت بیرون و کلی خفتش داد دفعه دیگه اشغال بیاری تو خونه میزنمت و اینا
اونم نشست کلی گریه کرد 😕🤣