شوهرم میگه باید با مادرم زندگی کنی
فکرشو که میکنم ولم میخاد خودمو بکشم 😒
یعنی نه اینکه تو ی ساختمون طبقه دیگه منظورم تو ی طبقه هست ـ خونه هم به درد نخور جهیزیمم حیفه بچینم تو همچین خونه ای
اون روز داشتن برا جهیزیم نقشه میچیدن که کجا بچینم و... بدون اینکه من حرفی بزنم مثل ادمای لال داشتم نگاه میکردم