بچه ها تو یه حیاطیم با مادرش از دست مادرش زندگی نداریم بخدا یعنی یه جوری بیمارگونه وابسته هستن این مادر و پسر به هم و من این وسط انگار مزاحم رابطه اینام مشاوره هم زیاد بردمش اونجا میگه باشه میاد خونه همون آدمه بعد مادرش میره خونه خواهرش یا دختراش مثل بچه های کوچیک بیست بار زنگ میزنم به مادرش کجا رفته و زود بیاد صدای در خونش که میاد میپره از خونه خودمون میره پیش مادرش یعنی زندگی مشترکی شکل نگرفته فقط من بشورم بپزم و نیازشم که اصلا من برم سمتش که هیچی نرم انکار نه انگار بعد بهش هم میگم قبول نداره دلیل میاره که برای خودش منطقی هست دائما از منم میخواد یه کاری برای مادرش کنم باز مادرشوهر خوبی بود آدم یه کارایی میکرد به شدت زن بد ذاتی هست جوری که هزار دفعه اشک منو درآورده تازگیا خودش از درمیاد به من نگاه نمیکنه اصلا انگار من نیستم توجه اصلا نمیکنه دائما با نگاه معنا دار نگاه میکنه به شکم و پهلو من حالا من همین مدل بودم منو گرفت بعد دائما سرش تو گوشیه پیام میده نمیدونم به کی گوشیش هم حموم بود گشتم چیزی پیدا نکردم نمیدونم کاری میکنه بعد من یتیم کسی رو ندارم جز یه برادر معتاد شهر غربت عروسی کردم میخوام جمع کنم برم خونه برادرم میگم صبر کنم دیروز هم بهش گفتم ما نمیتونیم و طلاق میگه هر جور راحتی خودت برو درخواست بده توافقی جدا بشیم خسته شدم از دست این مادر و پسر سمی چیکار کنم
من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم میرفتم که بی نتیجه بود.😔 الان 19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘
اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره