اگر این روزهامو به خوابم میدیدم سکته میکردم😭

بچه ی اولم قلبش وایستاد😭بعد ۶ سال باردار شدم با هزار امید و آرزو

کلی خوشحال بودم😭مثل خواب و رویا بود واسم😭باورم نمیشد😭

اما از روز اول هی بلا بود که سرم اومد😭چون آلرژی شدید داشتم و فقط با قرص های قوی کنترل میشد قبل بارداری، بعد از بارداری بدون قرص های آلرژیم هرروز آرزوی مرگ میکردم 😭بعدش چندماه درگیر هماتوم شدم😭و بعدش سرماخوردگی شدید در کمال مراقبت هام گرفتم و پدرم در اومد بدون دارو😭 و بعدش درد وحشتناک سیاتیک لعنتی که منو میبرد اون دنیا و زیرم ظرف میاوردن با ناله تکون ریز میخوردم یعنی مردم تموم شدم تا سیاتیکم درست شد😭 بعد سیاتیکم کهیر شدید که بازم مجاز به مصرف دارو نبودم ...الانم دو هفتس نشتی کیسه آب دارم و نمیدونم سرنوشت کوچولوی معصومم چی میخواد بشه😭زیرم لگن میزارن ، ده روزه حموم نرفتم ، مطلق خوابیدم😭دارم دق میکنم😭فقط جیگرم واسه کوچولوم کبابه😭

این همه سختی میکشم نمیدونم آخرش خوش میشه یا ....😭

برام دعا کنید 😭😭😭😭😭روزهای سختی رو میگذرونم