عمرمو پاسوز بچه ای کردم ک لنگه پدرشه

عزیزم من وقتی بچه بودم بابام مامانمو میزد بعد با زبونش منو خام میکرد منم علیه مامانم میشدم..

تا ۸ .. ۹ سالگی وضع همین بود تا کم کم فهمیدم واقعیت چجوریع..

خدا شاهده هرروز به خاطر مامانم کتک می خوردم چون می رفتم جلو بابام وایمیستادم نمی ذاشتم بزنتش..

مطمین باش دختر تو هم سنش که بالا بره کوهی میشه پشت خودت..

این قولو من بهت میدم

بچه که گناهی نداره به خاطرم موندنت تواین زندگی سرش منت نذار شما اونو به این دنیا آوردید به میل خودش نیومده که هرخوبی درحقش کنید وظیفه اتونه درقبال بچه مسئولید هم شما هم پدرش

درمورد تربیتش هم مهم نیست شما چی میگی مهم اینه بچه چی میبینه ،اگه میخوابد بچه یکاری انجام بده نباید بهش لفظی بگی باید توعمل ببینه تا تربیت شه

وایی دقیقا بابام داشت اعتراض میکرد تو همیشه طرفدار من بودی حالا رفتی تو تیم مامانت😬

نهههه اون بچس اینارو نگو دختر منم  حتی پیش باباش میخابید جوراباشو در میوورد هر کی میگفت دخترم پشت منه و فلان میگفتم دختر من باباییه ولی الان بزرگ شده همه چیش با منه با باباش بحثمون میشه اون میادو میونه رو با دلبریاش میگیره و طرف من میشه وتمام 

چون اینارو دیده و ذهنش هنوز بدو خوبو نمیتونه تشخیص بده

یکم بزرگ شه عقل رس بشه مدرسه بره خیلی چیزا رو متوجه میشه 

واقعا اینطوری میشه خودمم تو بحثای مامان بابام طرف مامانمو میگیرم و بابام تسلیم میشه ولی دلم براش میسوزه چون به ناحق هم نمیگه 

به نظرم یکمی از این فاز مادری کردن بیا بیرون به خودت فکر کن ،یکم واسه خودت ارزش قائل شو،تو الان داری نقش یه مادر اتومات وبرای همسرت بازی میکنی نه یه زن، موقع رابطه یکم تفره برو،زیاد میل به چیزی نشون نده خودتو هرجوری میتونی سرگرم کن،فقط وفقط به خودت برس رفتارتم باشوهرت و بچت همچنان خوب نگه دار،اصلا مثل فرشته ها باش لبخند هرچند مصنوعی بزن،نذار فکر کنه تو‌کمبود داری بهت محبت کنه بذار اون محتاج تو‌بشه،یکم سیاست به خرج بدی تمومه 

نمیشههه دختر من الان۶سالشه دختر به مادر میره نترس منم فکر نمیکردم دخترم اینطور شه باورت نمیشه ۳.۴ سالش بود حتی اولین غذا رو بهم میگفت به بابا بکش براش همه چیو میگفت چغولیه منو میکرد الان اصلا