پدر من یکدفعه ایست قلبی کرد مرد زندگی مادرم و ما زیرو رو شد
چند وقت پیش یکی همسایه ها به مادرم میگفت وای قدیما مثل دوتا عاشق باشوهرت میرفتین بیرون همیشه خوشگل بودی کفش و چادر خوشگل میپوشیدی چقدر بهم میومدین
اینقدر دل مادرم سوخت میگفت همینا زندگی منو آتیش زدن راست هم میگه