نه
الان این مشکل ندارم از ده سالگی داشتم اون موقع حالم بد بود و شب ها نمیتونستم بخوابم همش گریه میکردم تنها بودم
هفت سال تو خودم ریختم فراموش کردم و گریه نکردم تا اینکه امسال خونمون عوض کردیم و دوباره برگشتم به اون موقع شب ها شده کابوسم
به مامانم گفتم گریه کردم گفتنش خودتو جمع جور کن بریم دکتر که چی بگه دیونه ای
من تا حالا بهش دروغ نگفتم نمیدونم چرا باورم نمیکنه شاید هم نمیخواد قبول کنه حال بدم رو
شب ها بدنم میلرزه ، دست و پام یخ میکنه ، سرم درد میکنه ، ضربان قلبم میره بالا ، یاد گذشته و آینده میفتم ، کلی فکر و خیال میاد تو سرم ، اشکم در میاد ، سر کوچکترین چیز اشکم درمیاد
خیلی میترسم خیلی خیلی زیاد ، کمرم ، کتفم ، پاهام دستام بی دلیل شروع به درد میکنه و بدتر از همه نمیتونم بخوابم از خوابیدن و شب میترسم
این ها تو روزم میشه ولی اون موقع خودمو سرگرم میکنه اکثریت به خاطر همین شب ها بیشتر درد داره
مرسی که به حرفام گوش دادی واقعا خوشحال شدم