مثلا وقتی با هم حرف می‌زنیم میگم بیرونم میگه رسیدی خونه یه پیام بده
یا بعد قرار اصرار داره برسونه منم برا اینکه هنوز آدرس خونمون رو یاد نگيره میپیچونمش بازم انتظار داره بعد رسیدن پیام بدم...
منم دوست ندارم زیاد گزارش بدم بهش
چطور بگم بهش که ناراحت نشه شما چیکار میکنین اینجور وقتا
دوست پسر جدید اختیار می کنیم.
مدارا.
کات
گزارش الکی بده
داشتم بهم زدم. آدم بشو نبود قابل تحمل هم نیست بخوای با همچین موجودی زندگی کنی.
ولی این کنترل گر نیستا
این خیرسرش داره بهت حس امنیت میده
کات کن ب اون چه آخه چیکاره ی توعه
با احترام فراوان ابتدا به آنرا به فوش بسته سپس از آن جدا شده و جمله برو از عمت کارنامه بگیر را در انتهای بحث اضافه مینماییم
کات میکنم
بنظرم باید همینجوری باشه
ما هم بعد ۱سال همینجوری هستیم
آره خیلی هم سخت بود چون واقعا دوستش داشتم ولی دیگه آخرش غیر قابل تحمل شده بود، بعد از یه مدت تعارف رو گذاشت کنار و روی واقعی خودشو نشون داد. در حالی که من عاشقش بودم و کاملا وفادار دایما بهم تهمت میزد.
الان که بهش فکر میکنم از بین ٣ رابطه ای که در گذشته داشتم فقط از این به شدت متنفرم در حالی که برای بقیه یه احترامی ته دلم دارم. اول که بهم زده بودیم اطرافیانم که دلسوزم بودن ازش بد میگفتن دلم میشکست ولی حالا که گذشته و علاقه ام از بین رفته و واقعیت رو میبینم بهشون حق میدم و خودم هم همون حس رو دارم.
