2777
2789
عنوان

با دلخوری و دلشستگی از خونه مادرشوهر اومدم بیرون

| مشاهده متن کامل بحث + 3830 بازدید | 188 پست

یه پیام بده بگو عزیزم قدم نو رسیده مبارک باشه انشالله اوضاع روحی و زندگیم یکمقدار آروم بشه خدمت میرسم 



اینجوری هم تبریک گفتی هم فهموندی که ناراحتی فعلا 

 

در زمانهای قدیم من مینگشوی آقام بودم😲😲😲😲
عزیزم مگه شما نامزد نیستی؟شوهرت چی میگه؟بهت گفته بیا بریم دیدن بچه ی داداشم؟اگه نگفته توام نرو بعدا ...

شوهرم نگفته برو ببینش یا نه هیچی نگفته 

خونه قدیمه  بدرد ما نمیخوره خیلی خرج داره خودش اندازه یه خونه ساختن خرجش میشه 


من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

شوهرت با خانوادش حرف بزنه بگه زودتر میخوایم بریم سر خونه زندگیمون، یا کمک کنین یا بذارین خونه رو بفر ...

میگم بره حرفشو برنه اونجا 

جاریم حسوده و زبون دراز 

البته باهم مستقیما بحثی چیزی نداشتیم پشت سرم حرف زیاد زده 

همبن دیگه شوهرم میخواد بفروشه خونه خوب بخره اینا سرمن داد میزنن نمیذارن سه ساله علاف اینام اخه دخالت ...

ریشه همه اینا تو محکم نبودنه شوهرته،انگار خونوادش اونو هنوز بچه میدونن که احتمال میدم حق با اونا باشه چون شوهرت خونه ای که به نامشه رو تو این سه سال نتونسته بفروشه به جایی رهن کنه برین سر زندگبتون

جنگل رو به فنا بود ولی درختها هنوز به تبر رای میدادند چون تبر درختان را قانع کرده بود که او هم یکی از انهاست زیرا دسته او هم از چوب بود..
اهان .. متوجه شدم چطور بگم

ببین خودت رو باید اماده کنی شاید این اتفاقا باعث اختلاف تو و شوهرت هم بشه... ولی بخودش میاد بنظر میاد بزرگ نشده هنوز... سنی منظورم نی

اگه چیزی گفتیو جواب ندادم بفهم که رو مخمی حوصلتو ندارم😁 یه سوالی که عجیب ذهنمو درگیر کرده خب من چرا باید برای خواسته یکی دیگه صلوات بفرستم یا هر چیزی؟نذر کردید واسه خودتون بکنید نه واسه مردم که!!!! خیلی حس بدی میگیرم
شوهرم نگفته برو ببینش یا نه هیچی نگفته خونه قدیمه بدرد ما نمیخوره خیلی خرج داره خودش اندازه یه خونه ...

خب نگفتی به نام زدن؟خب بفروشن یه نوساز بخرن حالا که دارن چقدر عجیبن

به بابات بگو از این وضع خسته‌ای و میخوای بری خونه خودت 

الکی بگو دوست و آشنا بهم تیکه میندازن چقدر عادت طولانی شده و ...


یه شب شوهرت رو دعوت کنید خونه بابات باهاش صحبت کنه و براش تاریخ تعیین کنه بگه تا مثلا عید نهایت فرصت داری بزار یکم بترسه به باباتم بگو باهاش جدی و تهدیدی حرف بزنه بلکی زودتر یه کاری بکنه  

در زمانهای قدیم من مینگشوی آقام بودم😲😲😲😲
چجوری باشم باهاش از این ب بعد اخه زیراب میزنه همش بدگویی منو میکنه

تو ظاهر خیلیم خوب باش ولی محترمانه... یجوری حد و حدودش رو مشخص کن.... ناراحتت کرد تو قیافه باش ولی جوابشو نده... بعدا وقتی تنها بودید بگو منم بلدم جواب فلان حرفتو فلان میدم احترام بذارید لطفا فلان

اگه چیزی گفتیو جواب ندادم بفهم که رو مخمی حوصلتو ندارم😁 یه سوالی که عجیب ذهنمو درگیر کرده خب من چرا باید برای خواسته یکی دیگه صلوات بفرستم یا هر چیزی؟نذر کردید واسه خودتون بکنید نه واسه مردم که!!!! خیلی حس بدی میگیرم
عروسیتون کِی هس؟؟به بابات همین الان بگو چه اتفاقی افتادهبا شوهرت حرف میزنه ، شوهرت میفروشه یه خونه م ...

عروسیمون معلوم نیس اخه خونه نداریم 


بابام تنها باهاش صحبت میکنم میگم بره شوهرم سرعقل بیاره

نمیدونم تاکی میخاد حرف دیگرانو گوش بده و خودشو معطل کنه ماروهم معطل کنه 

بالاخره که این وضع ادامه دتشته باشه بابام میفهمه همین حرف شما درسته خودم‌بگم‌بهتره نگم خود بابام بفهمه بدتره میگه چرا نگفتی زودتر 

ببین عزیزم من نه شرایط زندگی تو رو‌میدونم نه میگم ک این کار رو کن فقط چون میگی تو چکار میکردی میگم م ...

مثلا تا کی نمیرفتی تا عید؟ 

یا تا زنگ بزنن مادرشوهری خواهرشوهری کسی 

یا بیان خونتون دیدنت 

تا کی باشوهرت اینجوری بودی؟  ممکنه مشتری الان نیاد میگما 

تا مشتری بیاد ؟ یکماه دوماه هرچی، 

بعد من بعد اون ماجرا باشوهرم حرف میزنما یعنی الان کم کم کمترش کنم  برم تو خودم 

تا بفهمه جدیه؟ 

اینارو بگو فدات شم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز