سلامبچه ها.۴۲سالمه. ی عقدناموفق داشتم.مدرسم .ی خونه کوچیک دارم با درامد متوسط. خواستگاری دارم ک ازم ۶یال کوچیکتره و عشقش و بارها ثابت کرده.اما شرایط مالی خوبی نداره. خانوادشممعمولی ن. من عقط ب عنوان ی مردی ک شرف و انسان داره باهاش در ارتباطم.اما عاشقش نیستم.خب منم دوس دارم با ادمی باشم ک ایتاندادردهای ظاهری و معیشیتی مورو نظدمو داشته باشه. اما هر کی این ایتانداردها رو داشت ادم حسابی نبکد. اینمنمیگم فرسنه س.اما بهتر از اوناس. موندمچ کنم. کات کنم .خانواده ای بسیار بی مسوولیت و بی احساس هم دادم. برادرمم اعتیاد داره. من از اون خونه واقعا فرار کروم. تنهایی رو دوس دارم اما گاه ادم ب پیری و بیماری و..فکر میکنه. و میترسه از ایندش.ممنکن میشم نظراتتونو بخونم.