الان پروفایل یکی از آقاهای فامیل و باز کردم تمام عکسای پروفایلش کنار خانمش و دخترش بود،تعهد از سر و روی بعضیا میباره
اونوقت شوهر من اول زندگی انقدر هول و خیانتکاره هرزنی رو میبینه الکی میگه مجرده،حتی یه حلقه نمیندازه ،اگر خدایی نکرده طرف بفهمه متاهله الکی بهش میگه انتخاب مادرم بوده باهم سردیم و نمیتونیم و رابطه داشته باشیم(درحالی که همش دروغه انتخاب خودش بودم و رابطمون هم سرد نبود تا وقتی بفهمم چقدر خائنه)
چرا جدا نمیشی
عین شوهره من ماله من لاشی تره به همشون گفته بود متاهله و همچنان ادامه داشتن بالای پونزده بار خیانت دیدم
وای🥲
کم کم سر عقل میاد مال منم یه مدت فاز جوونی و دوست پسر بودن داشت طول کشید حالیش بشه
آفرین. بانو
دلم من پر
تاپیک پست زیاد درم
از علایق
تحصیلات
نمیدونم زندگی قبلی م
دوسال جدایی م
و زندکی جدیدم
وخیلی چیزها
هر دغدغه که داشتم
صرف همدرک یا کسی بودم امثال مشابه
همیشه آدم دنبال مشابه هست تو اون موضوع و دغدغه ش
و الان بچه ۶ماهه
همش دنبال ساختن درست کردنم
تاکی.همش گذشت
و همش خوب باشیم
برای کی چی. به قول معروف
کامل نخوندم پست رو
ولی خط اول مشخص بود
زندگی میکنیم باهم اوایل برام مهم بود همش گریه و زاری و قهر و دعوا .
یکبار تا مرز طلاق رفتیم .اومد کلی قسم داد قول داد گریه کرد به پام افتاد تکرار نمیکنم .رفتیم خونه تا خوده صبح محکم منو گرفته بود همش گریه میکرد پشیمونم .تا یک ماه بعدش دوباره با کس دیه چتاشو دیدم برا من حتی با اونا بیرونم میرفتن گردشو تفریح . الان دیه سرد شدم یخ شدم. برام مهم نیس هر غلطی بکنه فقط به منافع خودم فکر میکنم برا همین موندم
انقد عاشقش بودم میگفتم از من عاشق تر نیس الان نه حتی کاهی بدم میاد ازش
نه بچه ندارم . شرایط جوری بود که نمیشد طلاق بگبرم .طلاقم میگرفتم اوضاعم خوب نبود بدتر میشد تصمیم گرفتم بمونم اینجا برای نفع خودم اون اصلا برام مهم نیس. بچه دار هم نمیشم .باید دکتر برم ولی پی این قضیه رو زیاد نگرفتم
