ما شاهین ثبت نام کردیم من کل طلاهامو فروختم دادم شوهرمم ۷۰ تومن از داداشش قرض کرد و پولو جور کردیم.
این ماه هم قرض داداششو دادیم هم اینکه مادرشوهرم خونمون بود شوهرم انقدر سرش ولخرجی کرد که کم آوردیم.
رفته بودیم فروشگاه من دلم جگر میخواست ولی انقدر گرون بود برنداشتم ولی مادرشوهرم که اینجا بود شوهرم رفت براش جگر خرید یا مثلا دکتر گفته مرکبات نخوره رفت براش آناناس خرید.
یا یه شب گفت بریم بیرون شام ۲ تومن هزینهی شاممون شد.
خودشم مریض بود ۲ بار رفت دکتر یه بارم مادرشو برد دکتر.
خلاصه کفگیر خورده ته دیگ و فقط ۱ و نیم تومن پول براش باقی مونده.
منم الان مریض شدم و به من میگه از داروهای من بخور
گفتم چطور خودت دو بار دوبار میری دکتر ولی به من که میرسه میگی دکتر چی میخواد بده مگه بیا همین داروهارو بخور؟!
شما باشی تو این شرایط مراعات میکنی و دکتر نمیری یا میری؟
احساس میکنم اگر کوتاه بیام قدرمو نمیدونه انگار خودمو کوچیک کردم
داشت میرفت بیرون گفت آماده شو بریم دکتر گفتم الان حال ندارم شاید شب رفتم