اصلااا ربطی به تحصیلات نداره. خواهربنده فوق مامایی هست.خودم لیسانس پرستاری. ولی وقتی بعد از ازدواج ،شوهره خر ش از پل بگذره، بهونه هاش شروع میشه . خواهرم خیلیییی مقاومت کرد خیلی جنگید خیلی در برابر قلدری های شوهرش ایستاد. میدونی چی شد؟ اون مرتیکه اومد داد و هوار تومحل کارش که من نمیخوام زنم اینجا کار کنه من از نظر شرعی خق دارم و....
بچه هارو داشت و شوهرش اون روشو نشون داد،دوقلو هستند. کمی شیفت هاش سنگین شدن،اقا بهونه کرد چپه شد! این از این...
حالا بحث اشنایی قبل از ازدواج رو میخوام برات توضیح بدم که فکر نکنی همه چی اون طوری میشه که دلمون میخواد...
اون دوران عااااشق ترین نامزد و موافق ترین برای امر کار خانم بود! نرها اکثرا خیلی کثافتن،زرنگن.بعدا اون روشون رو نشون میدن تا کار از کار بگذره.
خواهرم صبرش لبریز شد رفت برای طلاق. این دفعه پدر تعصبیم چپ کرد گفت اووکی طلاق بگیر .ولی بدون بچه! به هیچ عنوان حق نداری با بچه جدا بشی،بچه های خودشن! از خون تو نیستن!!
حالا قبول داری توی هر زندگی نمیشه نسخه مشابه پیچید و تحقیر و توهین کرد بهشون؟ اینا بقول شما بدبخت و توسری خود نیستن. اینا مادرن...و تا مادر نشی متوجه ی وابستگی یک مادر به بچش نمیشی.