2777
2789
عنوان

چقدر بی مادری سخته حالم اصلأ خوش نیست بیاید تورو خدا

| مشاهده متن کامل بحث + 503 بازدید | 49 پست

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

عزیزم درکت میکنم بی مادری سخته از طرفی من خودم هیچکسو ندارم میترسم بزارم باردارشم امروز عصر آنقدر دل ...

هعی خواهر ما که کلی ادم دور برمون دریغ از یک حال پرسیدن چایی خوردن پیشکش 

خواهرم میگه ابروت جلو خانواده شوهرت میره میگن کسیو نداشت

راست میگه اگر اینجور آدمایی باشن همون رو نزنی بهتره...  واسه کاره نکرده سره من اندازه یه قرن منت گذاشتن باز خداروشکر فقط حرف زدن عمل نکردن... یه پولی بزار کنار یه نفر رو بگیر بیاد ساعتی کارهاتو بکنه و بره.. این خیلی بهتره...

جهنم اون روزیه که در آخرین روز عمرت روی زمین ، انسانی که میتونستی بهش تبدیل بشی رو ملاقات کنی..  
درده بی کسی خیلی سخته همدردتم... به خونواده شوهر اگر آدمای خوبی هستن رو بزن کمکت کنن.. خواهرتم که بن ...

عادت ندارم ب کسی رو بزنم همین خواهرمم ب زور اومد خودش ی خواهر دیگه دارم ک اون شلوارشو ب زور میتونه بکشه بالا خانواده شوهرمم فقط منت میذارن شوهرم فقط ی کمم از اون کار کشیدم 

راست میگه اگر اینجور آدمایی باشن همون رو نزنی بهتره... واسه کاره نکرده سره من اندازه یه قرن منت گذا ...

دیگه تموم شد خیلی کم بود حال و اتاق خوابمو خودم مثل گل کردم الان اومد فقط کمد گاز مو کابینتای بالا ک نیاز ب چهارپایه داره رو تمیز کرد بقیه رو خودم میتونم 

واقعا سخته من نه مادر دارم نه خواهر عمه و خاله هم شهر های دیگه هستن شاید سالی یکبار اونم یکساعت همو ...

پس چجوری از پس کارت برمیای باز من دلم خیلی گرمه خواهرمه ک البته اونم شوهرش نمیذاره تکون بخوره

عزیزم درکت میکنم بی مادری سخته از طرفی من خودم هیچکسو ندارم میترسم بزارم باردارشم امروز عصر آنقدر دل ...

آی گفتی منم حسرته همچین چیزیو دارم دورمم کسی نیس یا نمیشه بهشون اعتماد کرد .. یه همسایه دارم که هرچی میخرم از جلو در که رد میکنم بیارم توو خونه این میبینه فرداش همه محل میدونن دیگه ترجیحا باهاش رابطه و رفت و آمد ننداختم...کاش یه دوست داشتم عصر به عصر میرفتیم پیشه همدیگه چایی میخوردیمو حرف میزدیمو میگفتیمو میخندیدیم ولی حیف

جهنم اون روزیه که در آخرین روز عمرت روی زمین ، انسانی که میتونستی بهش تبدیل بشی رو ملاقات کنی..  
دیگه تموم شد خیلی کم بود حال و اتاق خوابمو خودم مثل گل کردم الان اومد فقط کمد گاز مو کابینتای بالا ک ...

بازم خداروشکر خدا خواهرات رو برات نگه داره و بمونین برای هم

جهنم اون روزیه که در آخرین روز عمرت روی زمین ، انسانی که میتونستی بهش تبدیل بشی رو ملاقات کنی..  
پس چجوری از پس کارت برمیای باز من دلم خیلی گرمه خواهرمه ک البته اونم شوهرش نمیذاره تکون بخوره

هیچی همش تو خونه ام خودم کارامو انجام میدم 

با ترس هام زندگی میکنم 

ترس اینکه اگه روزی بار داربشم کسی رو ندارم 

ترس اینکه اگه یه روزی مریض بشم کسی رو ندارم 

آخرین باری که بیمار شدم همسرم رفته بود کلی سره خانوادش دادم بیداد کرده بود که زن من کسی رو ندارم شما هم بهش سر نمی‌زنین 

فرداش مادرش ده دقیقه اومد خونمون و رفت

هیچی همش تو خونه ام خودم کارامو انجام میدم با ترس هام زندگی میکنم ترس اینکه اگه روزی بار داربشم کسی ...

چ خوب حداقل شوهرت این همه پشتته ب نظر من شوهر ادم اگه خوب باشه ادم نیاز ب هیچکس نداره

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   nazi09  |  10 ساعت پیش
توسط   domino18  |  9 ساعت پیش