همیشه پشت فامیلای شوهر حرف میزنه از کوچکترین حرکت هایی که کردن و بنظر من اصلا کار بدی نبوده و مهم نبوده تحلیل میکنه ک نباید این کارو میکردن این حرفو میزدن و....چقد اینجورین اونجورین...کثیفن به خودشون نمیرسن و....
بعد روبرو با همونا مث فرشته رفتار میکنه
پیشش احساس راحتی ندارم همش حس میکنم تو ذهنش داره ایراد میگیره و هی میره با مادر خواهرش غیبتمو میکنه....نمیدونم چجوری باشه رفتارم باهاش،میبینمش استرس میگیرم